بیخیال

هر چی دلت میخواد ................

بیخیال

هر چی دلت میخواد ................

پادشاه و باغ

پادشاهی بود که در کنار قصرش انواع مختلف درختان و گیاهان و گلها را کاشته و باغ بسیار زیبایی را به وجود آورده بود. هر روز بزرگترین سرگرمی و تفریح او گردش در باغ و لذت بردن از گل و گیاهان آن بود.

تا این که یک روز به سفر رفت. در بازگشت، او در اولین فرصت به دیدن باغش رفت. اما با دیدن آنجا، سر جایش خشکش زد. تمام درختان و گیاهان در حال خشک شدن بودند. او رو به درخت صنوبر که پیش از این بسیار سر سبز بود، کرد و از او پرسید که چه اتفاقی افتاده است. درخت به او پاسخ داد: من به درخت سیب نگاه می کردم و باخودم گفتم که من هرگز نمی توانم مثل او چنین میوه هایی زیبایی بار بیاورم و با این فکر چنان احساس نارحتی کردم که شروع به خشک شدن کردم. پادشاه به نزدیک درخت سیب رفت، اما او نیز خشک شده بود... پادشاه علت را پرسید و درخت سیب پاسخ داد: با نگاه به گل سرخ و احساس بوی خوش آن، به خودم گفتم که من هرگز چنین بوی خوشی از خود متصاعد نخواهم کرد و با این فکر شروع به خشک شدن کردم. از آنجایی که بوته ی یک گل سرخ نیز خشک شده بود. وقتی که علت آن پرسیده شد، او چنین پاسخ داد: من حسرت درخت افرا را خوردم، چرا که من در پاییز نمی توانم گل بدهم. پس از خودم نا امید شدم و آهی بلند کشیدم. همین که این فکر به ذهنم خطور کرد، شروع به خشک شدن کردم.

پادشاه در ادامه ی گردش خود در باغ متوجه گل بسیار زیبایی شد که در گوشه ای از باغ روییده بود. او از گل علت شادابی اش را جویا شد. گل چنین پاسخ داد: ابتدا من هم شروع به خشک شدن کردم، چرا که هرگز عظمت درخت صنوبر را که در تمام طول سال سر سبزی خود را حفظ می کرد نداشتم، و از لطافت و خوش بویی گل سرخ نیز برخوردار نبودم، با خودم گفتم: اگر پادشاه که این قدر ثروتمند، قدرتمند و عاقل است و این باغ به این زیبایی را پرورش داده است، می خواست چیزی دیگری جای من پرورش دهد، حتماً این کار را می کرد. بنابراین اگر او مرا پرورش داده است، حتماً می خواسته است که من وجود داشته باشم. بنابراین از آن لحظه به بعد تصمیم گرفتم تا آنجا که می توانم زیباترین موجود باشم.

حتما بخون

 


1.شادی خود را به هیچ کس وابسته نکن تا همیشه ار آن برخوردار باشی
2.انتظار نداشته باش همیشه آن چه در اطرافت اتفاق می افتد مطابق میل وخواسته ات باشد
3.هنگام  عصبانیت هیچ تصمیمی نگیر 
4.از سختی ها ومشکلات زندگی استقبال کن وبا غلبه بر آن ها به خود پاداش بده
5.اجازه نده اتفاقات ناخوشایند روحیه ات را خراب کند
 6.بابحث های بی نتیجه انرژی خود را هدر نده
7.انتظار نداشته باش با منفی نگری جسمی سالم داشته باشی
8.از هیچ کس و هیچ چیز توقع نداشته باش
9.تا با خود مهربان نباشی نمی توانی مهر بورزی
10.قبل از مطمئن شدن در مورد هیچ چیز قضاوت نکن
11.به تفسیر وتعبیر کارهای دیگران نپرداز
12.هر کاری را با علاقه تمرکز انجام بده
.13زندگی خودرا هدفمند کن وبرای رسیدن به اهدافت تلاش کن
14.چیزهایی را که دوست داری به دیگران ببخش
15.قلبت را از نفرت خالی کن تا خوشبختی در آن خانه کند
16.برای انجام کارهای مورد علاقه ات زیاد به نظرات دیگران اهمیت نده
17.در تصمیم های خود تاخیر نینداز
18.هنگام عصبانیت نفس عمیق بکش وتا 10بشمار
19.بادیگران طوری رفتار کن که دوست داری باخودت رفتار شود
20.به هیچ کس امید نداشته باش به جز خدا
21.بر جسم وروح خود مسلط شو
22.برای اینکه شاد باشی باید شادی آفرین باشی
23.در زندگی به جای شناور بودن شناگر باش
24.اندوه روز نیامده را بر روز آمده ات نیفزا
25.هرگز سعی نکن که به دیگران بقبولانی که حرفت درست است
26.قبل از انجام کاری یا گفتن چیزی به ضرورت آن بیندیش
27.بی احترامی رابابی اعتنایی جواب ده
28.به جای بیزاری از انسان ها از رفتار بدشان متنفر باش
29.بگذار دیگران از تو به عنوان فردی آرام وخوشرو یاد کنند
30.یگانه داروی آرام بخش روح وجان یاد خداوند است
31.خود رااز اسارت زنجیرهای بدبینی منفی نگری وناامیدی آزاد کن
32.به خاطر اشتباهات گذشته خودرا سرزنش نکن
33.به دیگران کمک کن تا آنچه راکه می خواهند به دست آورند
34.در فرهنگ لغات خود شکست را تجربه معنا کن
35.باشرایط زندگی سازگار باش
36.هنگام از دست دادن ناراحت نشو وقتی هم چیزی را بدست آوردی خوشحال نباش
37.در مقابل خواسته ها وگفتار دیگران انعطاف پذیر باش ونخواه که حرف  حرف خودت باشد
38.برای کشف حقایق زیاد تفکر کن به خصوص جهان آفرینش
39.به قدر توان تلاش کن  ونتیجه را به خدا واگذار کن
40.هرگز خودت را بادیگران مقایسه نکن  چرا که تو چیزهایی داری که دیگران در حسرت آنها هستند
 

چرت و پرت

 

 نیمه شب پریشب’گشتم دچار کابوس / دیدم به خواب حافظ’ توی صف اتوبوس¬* *گفتم : سلام حافظ’ گفتا : علیک جانم / گفتم کجا روی ؟ گفت : والله خود ندانم* *گفتم : بگیر فالی’ گفتا : نمانده حالی / گفتم چگونه ای ؟ گفت ’ دربند بی خیالی* *گفتم : که تازه’ شعر و غزل چه داری ؟ / گفتا : که می سرایم شعر سپید ’ باری* *گفتم : ز دولت عشق ؟ گفتا که کودتا شد / گفتم : چه شد رقیبت ؟ گفتا : که کله پا شد*

 گفتم : کجاست لیلی ؟ مشغول دلربایی ؟ / گفتا : شده ستاره در فیلم سینمایی* *گفتم : بگو ز خالش ’ آن خال آتش افروز / گفتا : عمل نموده ’ دیروز یا پریروز* *گفتم : چرا ؟ چگونه ؟ عاقل شد است مجنون ؟/ گفتا : شدید گشته معتاد گرد و افیون* *گفتم کجاست جمشید جام جهان نمایش / گفتا خریده قسطی تلویزیون به جایش * * ز ساقی حالا شده چه کاره / گفتا شده است منشی در دفتر اداره *

نامه ای به یانگوم

سلام یانگوم، ما تو را جمعه ها در تلویزیون می بینیم، عکس هایت را هم دیروز در اینترنت تماشا می

کردیم و به تفاوت های کیفی پی می بریم (منظورم کیفیت سریال است،) یانگوم جان تو خبر نداری ما

چه می کشیم (نترس چیز بد و بی تربیتی نمی کشیم.) تو نمی دانی الان مهمترین مساله مملکت ما

این است که فوتبالیست های تیم ملی با شلوارک نروند ناهار بخورند. شلوارک خوب نیست یانگوم،

خیلی خطر داره یانگوم، تو نمی دانی که اخیراً گفته اند دانشگاه ها محل فساد هستند و دوم خرداد هم

محل انحراف. یادش بخیر یانگوم، فساد و انحراف در گذشته صفایش بیشتر بود.

 یانگوم جان تو نمی دانی در اینجا پنج، شش پست مهم را می دهند به یک آقایی. او می گوید

ریاست ستاد مبارزه با قاچاق کالا شغل نیست، راستی یانگوم اگر شغل نیست پس الف)

تفریحات سالم است؟ ب) دستگرمی است؟ ج) مرغ ماهی خوار است؟ د) میزان الحراره است؟

یانگوم جان بگو چیست پس؟

یانگوم مهربان، ما شاهد فداکاری های تو در دربار هستیم اما این کارها آخر و عاقبت ندارد از دربار

بیا بیرون و به ما بپیوند، یا لااقل بیا عضو این معاونت رسانه یی ریاست جمهوری شو و برای تمام

تیترها و مطالب روزنامه ها یک جوابیه بنویس و بفرست، باور کن از بیکاری بهتر است، یانگوم،حیف در یک قرن پیش زندگی می کنی وگرنه

با هم چت می کردیم و همه مشکلاتمان را برایت می گفتم

                       افسوس که این مـــاه مبـــارک به سر آمد            در دفتـــــــر اعمــــــال، ثــــوابی ننوشتیم

          

 

این پیامک دیشب اومد واسه ام...

ما غرق گناهیم، ولی پاک سرشتیم               حسرت زده ی یک وجب از خاک بهشتیم

شــــــکرانه ی زایل شدن ِ حالت اغما                  از خوردن آن میــوه ی ممنوعه گذشتیم

هر چند که الیـــاس بسی وسوسه ها کرد         امّا چو پــــری، بنده ی خنّــــاس نگشتیم

غفلت بکُشد یونُس ِ جان، در دل ماهی          چون غمزه ی هستی به دل مزرعه کِشتیم

تولد

سلام دوستای گلممممممممممممممممممممم

فردا تولدمه

تولدم مبارک

میخوام پیشرفتکنم یاسی برا تولدش گز داد من شیربنی میدم

باییییییییییییییییییییییییییییی

 

 

ولادت

لای نفست یارو مدد کارما                کی و کجا وعده دیدار ما

 

میلاد با سعادت عدالت گستر جهان منجی عالم بشریت لنگر زمین و زمان دوازدهمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت حضرت بقیه الله اعظم عج را به همه ی منتظران و رهروان واقعی آن حضرت تبریک و تهنیت می گویم.

عشق

از استاد دینی پرسیدند عشق چیست؟ گفت:حرام است.

از استاد هندسه پرسیدند عشق چیست؟ گفت:نقطه ای که حول نقطه ی قلب جوان میگردد.

از استاد تاریخ پرسیدن عشق چیست؟ گفت : سقوط سلسله ی قلب جوان.

از استاد زبان پرسیدند عشق چیست؟ گفت:همپای love است .

از استاد ادبیات پرسیدند عشق چیست؟ گفت : محبت الهیات است .

از استاد علوم پرسیدند عشق چیست؟ گفت : عشق تنها عنصری هست که بدون اکسیژن می سوزد.

از استاد ریاضی پرسیدند عشق چیست؟ گفت : عشق تنها عددی هست که پایان ندارد

به نظر شما عشق چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

تولد

سلام دوستای گلمممممممممممممممممممممممممممم

چند روز پیش وبم داغون شد باید مطلب اخرم که تولد یاسی جوووووووووووون(دختر عمو) بود پاک میکردم

حالا دوباره تولدشو بهش تبریک میگم(۱۹ مرداد) یادتون نرهههههههههههههههههههههه

راستی این یاس میخواد خودش گول بزنهچون رفته بودیم مسافرت تو راه یه دفعه دیدیم این یاسی که اب از دساش نمی چکه یه بسته گز اورد عموم گفت برای چیه این یاسم گفت مبعث و قبولی کنکورمن هم که میدونستیم داره دروغ مگه بهش گفتم یاسی چرا شیرینی یا کیک ندادی میدونید چی گفت:گفت خدا رو شکر کن بهتون خاک قند ندادممم بهش گفتم:سنگ پای که برات کادو گرفتم بهت نمیدم.

یاسی جونننننننننننننن طلافی میکنم .

تو کافی نت دارم مینوسم یه کافی نت دربه داغون که نمی شه براتون نظر بذارم که من اپم .

بای