من نشانی از تو ندارم اما نشانی ام را برای تو می نویسم: درعصرهای انتظار،به حوالی بی کسی قدم بگذار! خیابان غربت را پیدا کن و وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو! کلبه ی غریبی ام را پیدا کن، کناربیدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهای رنگی ام! درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو! حریر غمش را کنار بزن! مرا می یابی.
ادامه...
دلی دادم به رسم یاد بود که تنها لایق این دل تو بودی**هزاران امدند این دل بگیرند ندادم چون که دلدارش تو بودی**خداوندا نکردم در این دنیا گناهی فقط کردم به چشمانش نگاهی** اگر باشد نگاه من گناهی مجازاتم بکن هر طور که خواهی